advanced divider

گوشه‌ای از واقعیت تلخ نظام سرمایه‌داری: صندلی‌هایی برای نخوابیدن!

طراحی مترو برای طرد بی‌خانمان‌ها؛ پشت‌پرده تمدنی که در حال فروپاشی است

در دل یکی از بزرگ‌ترین و پرزرق‌وبرق‌ترین شهرهای جهان — نیویورک — صحنه‌ای دردناک و تأمل‌برانگیز در ایستگاه‌های مترو در جریان است. شاید در نگاه اول، صندلی‌های مترو توجه چندانی جلب نکنند؛ اما اگر کمی دقیق‌تر شویم، متوجه می‌شویم که این طراحی‌ها حامل یک پیام پنهان و تلخ‌اند: طرد بی‌خانمان‌ها از فضاهای عمومی.

در شهرهایی مانند نیویورک، که در افکار عمومی برخی همچنان به‌عنوان نماد «پیشرفت»، «آزادی» و «رفاه» معرفی می‌شوند، فقر به شکلی گسترده و سیستماتیک ریشه دوانده است. تعداد بی‌خانمان‌ها در متروی نیویورک چنان افزایش یافته که مدیریت شهری مجبور به طراحی خاص صندلی‌هایی شده که نتوان روی آن‌ها خوابید. صندلی‌هایی باریک، زاویه‌دار و جدا از هم که مانع از استراحت طولانی‌مدت افراد می‌شوند.

در برخی ایستگاه‌ها حتی پا را فراتر گذاشته‌اند: هیچ صندلی‌ای وجود ندارد! تنها تخته‌هایی باریک و کوتاه برای تکیه دادن نصب شده‌اند، به‌گونه‌ای که کسی نتواند حتی چند لحظه آرام بگیرد، چه برسد به اینکه روی آن بخوابد.

چرا این همه بی‌خانمان در قلب نظام سرمایه‌داری وجود دارد؟

پرسش اساسی اینجاست: چرا در نظامی که ادعای تولید ثروت، رفاه اجتماعی و فرصت برابر دارد، باید میلیون‌ها نفر در فقر مطلق زندگی کنند؟ چرا در کشوری با هزاران میلیاردر و شرکت‌های چندملیتی، هزاران نفر هر شب روی زمین مترو می‌خوابند؟

پاسخ ساده است اما تلخ: سرمایه‌داری برای «همه» ساخته نشده است. این نظام در ذات خود برای تمرکز ثروت در دست اقلیت طراحی شده، نه توزیع عادلانه آن در میان مردم. در آمریکا، فاصله طبقاتی به طرز وحشتناکی افزایش یافته است. در حالی که مدیران شرکت‌های بزرگ حقوق‌هایی میلیاردی دریافت می‌کنند، میلیون‌ها شهروند آمریکایی برای پرداخت اجاره، خرید غذا یا دریافت خدمات درمانی اولیه با مشکل مواجه‌اند.

افول آمریکا؛ فروپاشی از درون

وقتی شهری مانند نیویورک به جای آنکه برای حل معضل بی‌خانمانی راه‌حل‌های اجتماعی، انسانی و ساختاری بیابد، با حذف نیمکت و طراحی ضدخواب به «مدیریت فقر» روی می‌آورد، باید به‌روشنی گفت که این نشانه‌ای از افول است. افولی آرام، تدریجی و دردناک؛ نه با جنگ و خونریزی، بلکه با پوسیدن ستون‌های اخلاقی، اجتماعی و انسانی یک تمدن.

آمریکا در ظاهر همچنان پر زرق و برق است، اما از درون تهی شده است. سرمایه‌داری افسارگسیخته، جامعه را از هم پاشیده، روابط انسانی را به رقابت اقتصادی تقلیل داده و طبقات فرودست را به‌دست فراموشی سپرده است.

عبرتی برای جهان

شاید آنچه امروز در متروی نیویورک می‌بینیم، فقط چند صندلی عجیب‌وغریب به‌نظر برسد، اما در واقع نماد یک جهان‌بینی است: جهانی که در آن انسان ارزش خود را بر اساس «میزان مصرف» پیدا می‌کند و اگر نتواند مصرف‌کننده‌ای مفید باشد، از فضاهای عمومی نیز طرد می‌شود.

آیا این همان الگویی است که برخی با چشم بسته می‌خواهند از آن تبعیت کنند؟ آیا وقت آن نرسیده که الگوهای مستقل، مردمی و انسانی‌تری برای توسعه اجتماعی و اقتصادی طراحی کنیم؟

بی‌اثر شدن تهدیدهای ترامپ علیه ایران به روایت کارشناس برون مرزی

بی‌اثر شدن تهدیدهای ترامپ علیه ایران به روایت کارشناس برون مرزی

تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل از رم: برخلاف تصورات اولیه، روابط تل‌آویو و ترامپ نه‌تنها «طلایی» نشد، بلکه به گفته رسانه‌های اسرائیلی عملاً قطع شده است.

اشک‌های پزشک اطفال از فاجعه‌ غزه

اشک‌های پزشک اطفال از فاجعه‌ غزه

دکتر تانیا حاج حسن، پزشک اطفال: به خودم قول داده بودم که دوباره گریه نکنم، اما خیلی در این کار خوب نیستم. به بیمارانی که در غزه دیدم، قربانیان این جنایات و همدستی اروپا در آنها، چه بگویم؟

از لیبی تا یمن؛ بهای سازش یا شکوه مقاومت؟

از لیبی تا یمن؛ بهای سازش یا شکوه مقاومت؟

روایتی واقعی از کشورهایی که دو راهی مقاومت و تسلیم را تجربه کرده‌اند.

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *